لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
درباره یک موجود سبز بنام گرینچ که بسیار عبوس و بداخلاقه و به شدت از کریسمس متنفره! شاید در کریسمس های قبلی اتفاق های خوبی براش پیش نیومده و از این روز واقعا متنفره. او در نزدیکی یک روستا زندگی میکنه یک سگ داره که در کارهاش کمکش میکنه. اون در این روزها اذیت کردن مردم براش تبدیل به یک کار روتین و روزمره شده حالا هم که میخواد کریسمس رو برای مردم خراب کنه و اینگونه به آزار مردم دهکده بپردازه…
تاریخ : شنبه 99/1/9 | 4:58 عصر | نویسنده : behnam | نظرات ()
داستان پسری به نام مایلز که تبدیل به سپایدرمن ...
تاریخ : شنبه 99/1/9 | 4:55 عصر | نویسنده : behnam | نظرات ()
وایتگر ماجراجوییهای پسری با نام «فین» و بهترین دوستش که مثل برادر وی میباشد یعنی «جیک» میباشد. جیک سگی جادویی است که میتواند به هر شکل و اندازهای که میخواهد تبدیل شود. جیک و فین در سرزمین خیالی «اوو» زندگی میکنند. در طول قسمتهای این انیمیشن، جیک و فین با شخصیتهای اصلی دیگر داستان یعنی Princess Bubblegum, Ice King, Marceline the Vampire Queen تعامل خواهند داشت.
تاریخ : شنبه 99/1/9 | 4:53 عصر | نویسنده : behnam | نظرات ()
پاپی و برنچ متوجه میشوند که یکی از شش گروه ترول (جاز، وسترن، تکنو، کلاسیک، پاپ و راک) که در شش منطقه پراکنده شدند و به شش نوع مختلف موسیقی علاقه دارند، هستند. دنیای آنها قرار است بسیار بزگتر و بسیار پرسروصداتر شود. یکی از اعضای گروه وفاداری هارد راک، ملکه بارب، به کمک پدرش، پادشاه تراش، میخواهد همه انواع دیگر موسیقی را از بین ببرد تا راک به عنوان بهترین موسیقی بر همه فرمانروایی کند. در حالی که سرنوشت دنیا در خطر است، پاپی و برنچ همراه دوستانشان، بیگی، چنیله، ساتین، کوپر و الماس، شروع به ملاقات با مناطق دیگر میکنند تا ترولها را علیه بارب متحد کنند، که میخواهد شهرت همهی آنها را از بین ببرد....
تاریخ : شنبه 99/1/9 | 4:52 عصر | نویسنده : behnam | نظرات ()
داستان از یک حمله هوایی به ژاپن آغاز میشود.سیتا به همراه ستسوکو به پناهگاه می روند و منتظر آرام شدن اوضاع می مانند. وقتی وضعیت دوباره به حالت عادی برمی گردد، آنها به دنبال مادرشان که زودتر به پناهگاه رفته بود می گردند اما او را درحالی که به شدت زخمی شده در یک بیمارستان پیدا میکنند.مادر چند روز بعد جان خود را از دست میدهد و از آنجا که پدر هم در نیروی دریایی مشغول خدمت است، سیتا مجبور میشود به همراه خواهرش پیش عمهشان زندگی کنند.عمه در ابتدا آنها را با آغوش باز می پذیرد اما به مرور زمان که زندگی در شرایط جنگ سخت تر میشود، رفتارش با آنها بدتر میشود. از مهمترین دلایل رفتارش هم کار نکردن سیتا برای غذایی است که در خانه اش می خورد.سیتا که رفتارهای ناشایست عمه اش را می بیند، به همراه ستسوکو از خانه عمه به یک پناهگاه متروک دور از شهر میرود تا مستقل زندگی کند.با گذشت زمان زندگی برای خواهر و برادر سخت میشود و ستسوکو که از سوء تغذیه شدید رنج می برد، از گرسنگی جانش را از دست میدهد. سیتا جسد او را می سوزاند و خود او نیز دو ماه پس از اتمام جنگ، در ایستگاه قطار شهر کوبه همانند خواهرش بعلت سوء تغذیه جان میدهد.
تاریخ : شنبه 99/1/9 | 4:49 عصر | نویسنده : behnam | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
لطفا از دیگر صفحات نیز دیدن فرمایید